abrupt [ more abrupt/abrupter ; most abrupt/abruptest ]
جاف {الجافِي}
Synonyme
  • يابس ، ناشف ، صُلب ، ثقيل ، فظّ ، غليظ ، سمج ، جلف ، خشن ، شرس ، شكس ، قاسي ، شاوي
Notices
  • (of behaviour) rough and curt