windless [ more windless ; most windless ]
Examples
A foggy, windless autumn day.
.في يومٍ ضبابيٍّ، خريفيٍّ، ساكن
It was like a wind sock on a windless day.
رياح مؤشر مثل كان هادئ يوم في
Synonyms
خالط ، عاشر ، آلف ، عايش ، جاور ، حالل ، قاطن ، مُقيم ، حالّ ، نازل ، هادئ ، هامد ، خامد ، بدويّ ، حضريّ